(تصاویر) این حیوانات شگفت انگیز طولانیترین دوره بارداری را دارند!
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۲۲۶۵۹
انسانها در مقایسه با قلمرو حیوانات، دوره بارداری نسبتا طولانی دارند، اما تعداد کمی از مادران در حیات وحش دوران بارداری طولانی تری نسبت به انسان دارند.
به گزارش فرادید، اندازه فرزندان معمولاً یک عامل تعیین کننده است، اما همه حاملگیهای طولانی هم با به دنیا آمدن یک گروه نوزاد به پایان نمیرسد. در این گزارش شما را با تعدادی از حیوانات آشنا میکنیم که دوران بارداری نسبتا طولانی دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلها طولانیترین دوره بارداری را در بین پستانداران دارند، دوره بارداری فیلها ۱۸ تا ۲۲ ماه است. دورههای رشد طولانی در میان حیوانات بسیار باهوش رایج است. از آنجایی که فیلها بزرگترین جانوران زمینی زنده هستند و مسلما مغز بزرگی هم دارند، با توجه به دوره طولانی بارداری در رحم مادر امکان پیشرفت های ژنتیکی بسیاری وجود دارد.
شترشترها به شخصیت سرسخت و سازگار خود معروف هستند و این را در نظر بگیرید که دوره بارداری شتر بین ۱۳ تا ۱۵ ماه است. ماهی که در آن لقاح اتفاق افتاده است میتواند تاریخ تولد را تغییر دهد، به طوری که بارداریهای نوامب، تولد را ۱۸ روز طولانیتر از بارداری ماه مه میکند. سایر شترها مانند لاماها نیز دوره بارداری طولانی دارند - حدود ۳۳۰ روزیعنی ۱۱ ماه.
زرافهدوره بارداری زرافهها از ۴۰۰ تا ۴۶۰ روز (۱۳ تا ۱۵ ماه) است. زرافه مادر علیرغم اینکه بلندترین حیوان خشکی در جهان است، در حالت ایستاده زایمان میکند - بنابراین نوزاد باید آنقدر بزرگ باشد که بتواند برای یک سقوط طولانی آماده شود. جالب اینجاست که سقوط معمولاً زمانی است که کیسه جنینی را میترکاند. با وجود شیرها و دیگر شکارچیان در نزدیکی آنها، دنیا مکانی خطرناک برای بچه زرافهها در بدو ورود است و این یکی از دلایلی است که برای طولانی بودن دوره بارداری زرافه عنوان کردند.
کرم مخملیلزومی ندارد که همه حیوانات با دوره بارداری طولانی پستانداران بزرگ باشند. برخی از حیوانات کرم مانند وجود دارند هم وجود دارند که از این ویژگی بی بهره نمانده اند مثل کرم مخملی. این موجود عجیب و غریب به مدت ۱۵ ماه بچههای خود را حمل میکند. با وجودی که به آنها کرم میگویند، اما آنها کرمهای واقعی نیستند و از مخمل ساخته نشده اند. بدن آنها با موهای حسی پوشیده شده که ظاهری مخملی به آنها میدهد.
آنها از بستگان نزدیک بندپایان (عنکبوتها و حشرات) و کرمهای واقعی (مانند کرم خاکی) به شمار میروند که آنها را به ویژه برای دیرینه شناسان جالب میکند.
کرگدنممکن است تعجب آور نباشد که کرگدنها - به دلیل جثه بزرگشان - در رتبههای بعدی این لیست قرار میگیرند و بسته به گونه، دوره بارداری آنها بین ۱۵ تا ۱۸ ماه است. این دوره طولانی حاملگی نیزیک از موانع برای رشد جمعیت آنها است. هر پنج گونه کرگدن در معرض خطر انقراض هستند یا آسیب پذیر در نظر گرفته میشوند و سه گونه از این پنج گونه به شدت در معرض خطر انقراض هستند.
فیل دریایی (والروس)والروسها طولانیترین دوره حاملگی را در بین تمام باله پاها (گروهی از پستانداران شامل فوکها و شیرهای دریایی) دارند و بچههای خود را به مدت ۱۵ تا ۱۶ باردار هستند. مادران فوک و شیر دریایی به راحتی زایمان نمیکنند و فرزندان خود را به ترتیب حدود ۳۳۰ و ۳۵۰ روز حمل میکنند. والروسها همچنین کمترین میزان تولیدمثل را در بین سایر باله پایان دارند.
نهنگها و دلفینهانهنگها و دلفینها، که در زیر چتر والسانها گروهبندی شدهاند، بهخاطر هوش بالا، جوامع پیچیده و شخصیتهای صلحجویانهشان مشهور هستند—بنابراین جای تعجب نیست که آنها در رشد بچههای خود نیز مراقبت زیادی میکنند. اگرچه همه گونهها دورههای بارداری متفاوتی دارند، اما اورکاها با حدود ۱۷ ماه طولانیترین دوره را در میان دلفینها دارند. برخی از نهنگهای عنبر - بزرگترین شکارچیان زنده – معروف به این هستند که بچههای خود را تا ۱۹ ماه باردارند.
سمندرهای سیاه آلپسمندرهای سیاه آلپ دوزیستانی هستند که در کوههای آلپ مرکزی و شرقی زندگی میکنند و زنده زا هستند. حاملگی آنها بسته به ارتفاعی که سمندرها در آن زندگی میکنند میتواند از دو تا سه سال طول بکشد. آنها معمولاً دو نوزاد کاملاً رشد یافته را به دنیا میآورند. امید به زندگی این سمندر از ۱۰ تا ۲۰ سال تخمین زده شده است.
کوسههابر خلاف اکثر ماهی ها، کوسهها تولیدمثل بر اساس الگوریتم K را انتخاب میکنند - به این معنی که آنها تعداد کمی از نوزادان رشد یافته را در مقابل تعداد زیادی از بچههای ضعیف به دنیا میآورند. طول بارداری بسته به گونه میتواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد. کوسه سگماهی خاردار میتواند حدود دو سال باردار باشد در حالی که کوسه ماهیها میتوانند تا سه سال نوزاد را حمل کنند. کوسه چین دار میتواند ۳.۵ سال باردار باشد.
تاپیرتاپیر ممکن است تلاقی بین خوک و مورچه خوار به نظر برسد، اما در واقع نزدیکترین رابطه با اسبها و کرگدنها را دارد ودرنتیجه دوره بارداریش طولانی و شبیه به آنها است.
یک گوساله تاپیر پس از ۱۳ ماه رشد در رحم مادر متولد میشود. نوزادان تازه متولد شده دارای خطوط راه راه قهوهای و بژ خاصی هستند که به استتار آنها از شکارچیان کمک میکند، اما پس از چند ماه که تاپیر جوان تحرک بیشتری پیدا میکند، الگوی آنها محو میشود.
یک الاغ ماده که به نام جنی یا مادیان شناخته میشود، معمولاً یک کره خر را حدود یک سال پس از جفت گیری به دنیا میآورد، اما برخی از حاملگیها میتواند نزدیک به ۱۴ ماه هم طول بکشد.
چرا این اطلاعات مهم استدرک چرخه زندگی و رفتار موجودات در حیات وحش کلید حفاظت از تنوع زیستی و حفاظت از زیستگاه آنها است. هرچه بیشتر در مورد گونههای شگفت انگیزی مانند آنهایی که در این لیست قرار گرفتند بدانیم انگیزه بیشتری برای کمک به محافظت از آنها خواهیم داشت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بارداری حیوانات طولانی ترین دوره دوره بارداری بچه های خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۲۲۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟
فرارو- تیموتی گارتون اش، مورخ، نویسنده و مفسر بریتانیایی است. او استاد مطالعات اروپایی در دانشگاه آکسفورد است. بخش عمدهای از آثار "تیموتی گارتون اش" مربوط به اواخر تاریخ مدرن و معاصر اروپای مرکزی و شرقی بوده است. او در مورد رژیمهای کمونیستی سابق آن منطقه، تجربه آنها با پلیس مخفی، انقلابها در سال ۱۹۸۹ میلادی و تبدیل دولتهای بلوک شرق سابق به کشورهای عضو اتحادیه اروپا مطالبی را نوشته است. "تیموتی گارتون اش" نقش اروپا و چالش ترکیب آزادی و تنوع را به ویژه در رابطه با گفتار آزاد مورد بررسی قرار داده است. کتابهای متعددی از او به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده اند از جمله کتاب "ما مردم" با ترجمه "فروغ پوریاوری" توسط "نشر ثالث" و "پرونده" با ترجمه "صبا نوروزی" توسط "نشر کتاب پارسه".
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، در دوره کنونی چند بحرانی سیارهای ما سعی میکنیم با نگاه به گذشته به اهداف خود دست یابیم. آیا آن طور که گرابین نیبلت، رئیس سابق اندیشکده چتم هاوس در کتاب تازه اش اشاره میکند ما احتمالا در جنگ سرد تازهای قرار داریم؟ آیا این وضعیت همان گونه که "نایل فرگوسن" مورخ استدلال کرده ما را به آستانه جنگ جهانی سوم سوق خواهد داد؟ یا آن گونه که من گاهی اوقات به آن اشاره کرده ام آیا جهان در حال اغاز وضعیتی شبیه به اروپای اواخر قرن نوزدهم متشکل از امپراتوریهای رقیب و قدرتهای بزرگ است؟
راه دیگری برای تلاش به منظور قرار دادن دردسرهای مان در شکل تاریخی قابل درک آن است که آنها را به مثابه "عصر ... " نامگذاری کنیم و واژگانی که جای آن سه نقطه را میگیرند نشان دهنده موازی بودن شرایط یا تضاد شدید وضعیت فعلی با عصر پیشین باشند. از این روست که "فرید زکریا" استاد روابط خارجی و مفسر در شبکه خبری "سی ان ان" در تازهترین کتاب خود اشاره میکند ما در "عصر جدیدی از انقلاب ها" قرار داریم بدان معنا که میتوانیم چیزهایی از انقلابهای فرانسه، صنعتی و آمریکا بیاموزیم یا آن گونه که "گیدئون راچمن" مفسر حوزه روابط خارجی در "فایننشال تایمز" میگوید در عصر "مرد قوی" به سر میبریم؟ "مارک لئونارد" رئیس شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا میگوید: "نه، عصر فعلی "عصر فقدان صلح" است، زیرا ارتباط باعث بروز تعارض میشود".
با این وجود، اگر بخواهیم درباره عصر حاضر صحبت کنیم مطمئنا میتوان گفت "عصر هوش مصنوعی" است اصطلاحی که عنوان کتابی است که توسط "هنری کیسینجر" خبره عرصه روابط خارجی نوشته شده بود یا شاید بتوان گفت عصر حاضر همان گونه که "برونو ماکائس" ستون نویس حوزه روابط بین الملل در شماره اخیر نشریه "نیواستیتسمن" استدلال کرده "عصر خطر" است. اگر عنوان "عصر .. " را در کادر جستجو در وب سایت نشریه "فارن افرز" تایپ کنید دسته دیگری از عناوین رقیب عناوین پیشتر ذکر شده را مشاهده خواهید کرد از جمله "عصر بی اخلاقی"، "عصر ناامنی انرژی"، "عصر معافیت از مجازات"، "عصر نخست امریکا" "عصر فاجعه آب و هوایی" و موارد دیگر.
شاید این صرفا "عصر هیاهو" باشد که در آن ناشران کتاب و ویراستاران رسانهها و نویسندگان را بی وقفه به سمت اطلاق عناوین و پسوندهای بزرگ و ساده انگارانه سوق میدهد تا باعث افزایش فروش کتب و یا افزایش امار مخاطب و بازدید کننده یک مقاله در بازار شلوغ ایدهها شود.
با این وجود، جدای از شوخی بسیار مهم است که سعی کنیم از تاریخ درس بیاموزیم چرا که ما قطعا چیزی جز گذشته نداریم. ترفند لازم برای این کار آن است که بدانید چگونه گذشته را بخوانید. ابتدا باید ترکیبی از قدیمی و جدید و مشابه و متفاوت را شناسایی کنید. همان طور که "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه ایالات متحده در سفر اخیر خود به پکن اظهار داشت رابطه بین ایالات متحده و چین تنها دو ابر قدرت فعلی جهان به وضوح یکی از "پرپیامدترین روابط جهان" است. همانند دوران جنگ سرد، آن دو ابرقدرت در یک رقابت استراتژیک جهانی، چند بعدی، متمایل به رنگ و بوی ایدئولوژیک و بلند مدت هستند.
با این وجود، همان گونه که نیبلت در ابتدای کتاب اش به درستی بیان میکند: "جنگ سرد جدید هیچ شباهتی به جنگ سرد پیشین نخواهد داشت". او دو تفاوت بزرگ را در این باره مشخص میسازد: درجه یکپارچگی اقتصادی بین دو کشور به قدری افزایش یافته که باعث شده کارشناسان درباره "شیمی روابط" صحبت کنند. همزمان یک واقعیت که شاید از شدت رقابت دوگانه بکاهد آن است که بسیاری از قدرتهای بزرگ و متوسط دیگر مانند روسیه، هند، ژاپن، ترکیه، عربستان سعودی و برزیل نیز وجود دارند.
نکته نخست به وضوح قابل توجه است، اما لزوما از داغ شدن جنگ سرد جلوگیری نخواهد کرد. "نورمن آنجل" روزنامه نگار درست چند سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول کتابی تاثیرگذار تحت عنوان "توهم بزرگ" را نوشته بود. او استدلال کرد که درجه وابستگی متقابل اقتصادی بین قدرتهای بزرگ اروپایی بدان معناست که احتمال وقوع یک جنگ بزرگ بین دولتی بسیار بعید به نظر میرسد و در صورت وقوع نیز نمیتواند طولانی مدت باشد. با این وجود، آن چه در عمل رخ داد آن بود که فرضیه شخص آنجل به توهم بزرگ تبدیل شد!
تفاوت دوم ذکر شده توسط نیبلت به نظر من قانع کننده است. گاهی اوقات قدرتهای دیگر که از آنها تحت عنوان "غیر متعهدهای نوین" یاد میشود اصطلاح دیگری که بخش نخست آن برگرفته از دوره جنگ سرد است بسیار قدرتمندتر و ثروتمندتر از کشورهای غیر متعهد پیش از سال ۱۹۸۹ میلادی هستند. همان گونه که در مورد جنگ اوکراین مشاهده میکنیم روابط روسیه با کشورهایی مانند چین و هند به اقتصاد روسیه این امکان را میدهد تا از فشار تحمیل شده از سوی غرب جان سالم به در ببرد.
در تلاشی دیگر برای اطلاق یک برچسب کلی به "عصر سردرگمی" فعلی "ایوان کراستف" پژوهشگر علوم سیاسی، مارک لئونارد و من اشاره کرده ایم که عصر حاضر "عصر اتحادهای معامله ای" ست بدان معنا که در آن قدرتهای بزرگ و متوسط غیر غربی اتحادهای معاملهای برقرار میکنند و گاهی در همسویی همزمان با شرکای مختلف در ابعاد مختلف قدرت پیدا میکنند. برای مثال، آنان رابطه اقتصادی عمده با چین و یک رابطه امنیتی با ایالات متحده را با یکدیگر ترکیب میکنند.
تحلیل ما در تضاد با تحلیل مبتنی بر طرح ایده "محور اقتدارگرایی" متشکل از روسیه، چین و کره شمالی است. آنجا واژه "محور" به چیزی شبیه اتحاد زمان جنگ اشاره دارد به چیزی شبیه "محور شرارت" مطرح شده از سوی "جورج دابلیو بوشگ رئیس جمهور اسبق ایالات متحده و هم چنین تداعی گر "نیروهای محور" یا "متحدین" متشکل از آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپراتوری در جنگ جهانی دوم میباشد. فرگوسن در اوایل سال جاری در "دیلی میل" نوشته بود: "و اکنون مشابه دهه ۱۹۳۰ میلادی یک محور اقتدارگرای تهدیدآمیز پدید آمده است".
یادگیری از گذشته هم چنین شامل دیدن تعامل بین ساختارها و فرآیندهای عمیق از یک سو و اراده جمعی و رهبری فردی از سوی دیگر است.
عصر ما نمونههای مهمی از هر دو نوع نیروی تاریخی را ارائه میدهد. روشی که در آن انباشت اثرات ناخواسته فعالیتهای انسانی به طور خطرناکی محیط طبیعی ما را متحول میکند از طریق گرمایش جهانی، کاهش تنوع زیستی و کمبود منابع یکی از این تغییرات ساختاری عمیق است. از این روست که اصطلاح "عصر آنتروپوسن"* مطرح میشود.
توسعه شتابان فناوری از جمله هوش مصنوعی یکی دیگر از تغییرات ساختاری است. کیسینجر استدلال کرد که کاربردهای نظامی غیرقابل پیش بینی ذاتی هوش مصنوعی ممکن است در نهایت حتی حداقل ثبات استراتژیک بازدارندگی هستهای بین ایالات متحده، چین و روسیه را نیز تضعیف کند. اگر نسبت به این موضع تردید دارید که احتمالات و انتخابهای فردی انسان نیز اهمیت دارند.
اکنون به آخرین و مهمترین نکته میرسم. ناهنجاری تفسیریای که من شناسایی کردم خود نشانه این واقعیت است که ما در دوره جدیدی از تاریخ اروپا و جهان قرار داریم که همه به دنبال عوامل جدید هستند. پس از جنگ (پس از ۱۹۴۵) دوره به اصطلاح "پسا دیوار" دنبال شد، اما آن دوره صرفا از ۹ نوامبر ۱۹۸۹ (سقوط دیوار برلین) تا ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (حمله روسیه به اوکراین) به طول انجامید.
در تاریخ همانند داستان عاشقانه "آغاز" اهمیت دارد. آن چه در پنج سال پس از ۱۹۴۵ میلادی رخ داد نظم بین المللی را برای چهار دهه پس از آن شکل داد و از برخی جنبهها نهادهایی را به وجود آورد که تا به امروز پابرچا هستند از جمله سازمان ملل متحد. بنابراین، کاری که ما اکنون انجام میدهیم برای مثال در مورد حمایت از اوکراین برای برنده شدن در جنگ و یا در مقابل سناریوی اجازه دادن به شکست خوردن اوکراین در جنگ در تعیین ویژگی و کاراکتر دوره جدید از اهمیت شایان توجهی برخوردار خواهد بود. مهمترین درس تاریخ آن است که ساختن آن برعهده ماست.
*عصر "آنتروپوسن" یک واحد غیر رسمی زمان در حوزه زمین شناسی است که برای توصیف آخرین دوره در تاریخ زمین مورد استفاده قرار میگیرد. این مفهوم به معنای زمانی است که فعالیتهای انسان تغییرات قابل توجهی بر آب، هوا و اکوسیستم سیاره وارد میسازد.